حلالمــ کـــن ...
نمیدانم شاید بد کردم به تو وبــه چشم های غریبت
شاید قدر ندانستم سخاوت عشقت را
حلالــــم کن..
که بــــی تو مـــاندم....
حـــــلالم کن ..
بـــه طعنه هایی که به قول خودت بیشتر از علاقه ام ابراز شد
حلالــم کن
که وقتی رفتی از بی وفایــــیت پیش خدا شکوه کردم
حلالمـــــ کـــن
تو گفتی و من نشنیدم
اما نگاه کن مدتهاست می گویم دلتنگم و خود را به نشنیدن میزنی.....
اما باز تو حلالم کن....
گفتـــــی
(( ببخش که نتوانستم...))
حلالت تمام این اشک ها...غــــصه ها...دردهـــا...زجرها....
گفــــتی
(( دوستم نداشته باش...فراموشم کن... خوشبخت باش....زندگی کن...بخـــــند...))
حلالم کن که می خواهم برای تمام سالهای زندگی.. تو را بی اجازه دوست داشته باشم
حلالم کن که رسم فراموشی را بلد نیستم
و می خواهم به یاد انتظارت بمانم
حلال کن تمام بختی که بی تو خوش نبودو نیست
حلال کن و قبول کن بی تو نمی شود زندگی کرد
تو همه ی زندگیم بودی
راضی شو به مـــرگ من
میرم که راحت شــــــی...
میرم که دیگه مجبور نباشی هرروز تحملم کنی
حلال کن که نمی توانم به این همه درد بخنـــدم...
نمی توانم جای خالیت را ببینم و لبخند نثار دلتنگیم کنم
حلالـــم کن... من بی تو خندیدن را از یاد برده ام.....
من که حلالت کردم
بخــــشیدمت ...
چرا بــــهانه می آوری...
تو برو عزیز کرده ی دل....
این حرفا رو نمیزنم که دلت به حالم بسوزه و دوسم داشته باشی...
اینارو میزنم تا حلالم کنی...
خیلی دوست داشتم
ولـــــــــی
من گذشتم از داشتن وجودت
دلخوشم به این خودکشی آخر....
ولی بعد از من مدیونی اگه مواظب خودت نباشی
حلالــــــم کن....
نظرات شما عزیزان:
شبانه ام پرسه میزنی
لعنتی !!
دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر
بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم...
پاسخ:عالی بود
برچسبها: حلالم کن, دارم میرم,
|________________________┍──────────────┤